با دورود...به روزم در اینجا ایران نیست...و ...آخرین چریک...تتمه شعری از آخرین کارها...
بر بال پروانه ای نشان یک عشق قدیمی و نان تکه تکه بر سفره ای ارزان می ریزد که چشم در چشم بوده ایم و خشم یک حس انسانی است حالا مرده ایم در عصر تابستان و افکار پوسیده ای که بر پوستمان روییده با پروانه ای بودیم از پیله ای به پیله ای از همیشه تا همیشه که عشق گودال عمیقی است در بطن زنان چکه چکه بر آنان گوارا باد
میس کارتون
شنبه 18 مهرماه سال 1388 ساعت 01:18 ب.ظ
عوضش من سردمه... اونقد که آبادان کم میاره برا گرم کردنم... بهار و پاییز با همه ی قشنگی واسطه های خوبی نیستن، دلتنگی برای فصل گذشته تا آخر فصل جدید همراهمه اونقد که بعضی وقتا آرزو میکنم همیشه یه فصل میداشتم یا تابستون یا زمستون یا خوشی یا ناخوشی...
با دورود...به روزم در اینجا ایران نیست...و ...آخرین چریک...تتمه شعری از آخرین کارها...
بر بال پروانه ای
نشان یک عشق قدیمی
و نان
تکه تکه بر سفره ای ارزان می ریزد
که چشم در چشم بوده ایم و
خشم یک حس انسانی است
حالا مرده ایم
در عصر تابستان
و افکار پوسیده ای
که بر پوستمان روییده
با پروانه ای بودیم
از پیله ای به پیله ای
از همیشه تا همیشه
که عشق
گودال عمیقی است
در بطن زنان
چکه چکه بر آنان گوارا باد
این و میفهمم....مصیبت ها هم و تنها نمیزارن!
عوضش من سردمه... اونقد که آبادان کم میاره برا گرم کردنم... بهار و پاییز با همه ی قشنگی واسطه های خوبی نیستن، دلتنگی برای فصل گذشته تا آخر فصل جدید همراهمه اونقد که بعضی وقتا آرزو میکنم همیشه یه فصل میداشتم یا تابستون یا زمستون یا خوشی یا ناخوشی...
لابد...
مصیبتاش با هم بذارن برن صلواااات...
آی آی آی آی کلن میدونی که من از گرما فراری ام p:
منظور نظراتم همون بیشتر خوشی یا نا خوشی زندگانی بود...
هی بابا، جاتو اینجا خالی میکنم... موووو آچ
خوشگل خانم با اون موهای وز وزیت ...
تو که بازم بستی اون لامصب رو...
حالامن کجا مواااچ هام رو واست سندکنم همی ؟؟ ها؟ ها؟؟
خیلی خیلی خیلی ترش میدوستمت