ببوسش
ساهاک را
که لب هایش خمیدگی های گریه دارد این زن !!
رفته است ... گربه بر بام و ...گریه از کام...و باد...باد اول دی ماه ... از ارتباطی مشروط می آید...بدرود تا درودی و سرودی...دختر سرما
شانه های این لب هامی لرزندمی لرزندو یک لحظه نمی ایستند!
وقتی که برف رفت و دیگر نیامد ...به روزم دخترو...
کجا بودی ساهاک . . .(درست تر بپرسم، کجا بودم؟)
ساهاک و تنهاییهلیا و...و تنهایی!
بوس
گریه کن...گریه قشنگه!
میدونی من چقدر داره حیفم میاد که این وبلاگ دیگه آپدیت نمیشه؟
رفته است ... گربه بر بام و ...گریه از کام...و باد...باد اول دی ماه ... از ارتباطی مشروط می آید...بدرود تا درودی و سرودی...دختر سرما
شانه های این لب ها
می لرزند
می لرزند
و یک لحظه نمی ایستند!
وقتی که برف رفت و دیگر نیامد ...به روزم دخترو...
کجا بودی ساهاک . . .
(درست تر بپرسم، کجا بودم؟)
ساهاک و تنهایی
هلیا و...
و تنهایی!
بوس
گریه کن...گریه قشنگه!
میدونی من چقدر داره حیفم میاد که این وبلاگ دیگه آپدیت نمیشه؟